نامزدهايي كه دير آمدند و قصد دارند خيلي زود بروند
.........................................
آنچه در اين ميان همچنان مبهم مي نمايد طرح برخي مطالب در اين قبيل جلسات است از جمله اينكه مثلا يكي از نامزدها با طرح مشكلات دوره فعلي شورا قول رفع آنها را در اولين فرصت مي دهد.يكي مي گويد پسرم وارد ميدان شده و شما اقوام هرجور شده بايد حمايت كنيد مگر ما از فلاني چي كم داريم.آن يكي با رديف كردن سوابق خود خود را فردي اصلح جلوه مي دهد غافل از آنكه مشك آنست كه خود ببويد و نه عطار بگويد.يكي ديگر در جلسات خود مجري دعوت مي كند چون ضعف بيان دارد و معتقد است كلاس كار بالا مي رود البته اميدواريم اين مجري را جهت رفع مشكل بيان اين عزيز توي شوراي شهر هم راه بدهند. و ...
خلاصه آنكه همه هستند از جوان تازه به سن شركت در انتخابات گرفته تا افراد پا به سن گذاشته.اما آنچه مهم است و اصلا در اين جلسات مطرح نمي شود ميزان مقبوليت عام برخي از اين نامزدها است.به هرحال همه مي دانندد كه اين 67 نفر همه داراي اين ويژگي نيستند و برخي حاميان تلاش دارند تا بر اين نقيصه با ابزار تبليغات فائق آيند كه اميدواريم فائق نيايند.چون دغدغه همه ما روي كار آمدن افرادي است كه كاردان و تحصيلكرده و داراي توان مديريتي در شهر باشند.به مصداقش هم كاري نداريم كه چه كساني اين ويژگي را دارند مهم اين است كه داراي شرايط باشند.حال مي خواهد از طايفه ما باشد يا نباشد.مي خواهد مثل ما جوان باشد يا نباشد.مي خواهد فرهنگي باشد يا نباشد و...
خلاصه مخلص كلان آنكه به انديشه ها و توان افراد جهت اداره امور راي بدهيم و نه به تعصب ها و روابط دوستانه خود با برخي نامزدها.